آه دریغا! پروردگارا ! این مصیبت چگونه قابل تحمل است !
ای فاطمه (س)ای مهارحکمت وحکم،وای بانوی فاضله وعاقله وای سرودی که ازصبرتوبه خشم آمد.سلام برتوکه وجود توعزت بخش زنان است،سلام برتووعشق الهی توکه خانه دل راروشن میکندوسلام برحماسه توکه حماسه مقاومت است.
ای دنیا گوش باش وبه هوش باش ، ای اهل عالم نظر کنید و بنگیرید ، وقتی خداوندگار عالم به معرفی اهل بیت نبوت و معدن رسالت می نشیند هیچ نامی را ذکر نمی کند جز نام فاطمه (س) و همه را بر گرد نام فاطمه (س)معرفی می کند.
اما این مردم با فاطمه چه کردند!
صدیقه طاهره فرمود:هیزم بسیاربه درخانه ما آوردندوآتش به پا کرده اند تاخانه واهلش رابسوزانند. من درپشتدرایستاده بودم وآن گروه مهاجم رابه خداورسولش سوگندمی دادم که دست از ما بردارند . عمر تازیانه از دست قنفذ گرفت و با آن بر بازویم زد که اثر آن مثل رگهای بازوبند بر بازویم باقی ماند آنگاه لگد به در زد و در را به طرف من فشار داد . با صورت بر زمین افتادم . آتش زبانه می کشید و صورتم را می سوزاند واو مرا میزد وزهی حسرت و آه که محسن بی گناهم سقط شد و کشته شد .
بگذارید صریح بگویم : به راستی که ساکنان این ویرانه خاکی گرد این محور یگانه خوب طواف عبادت به جای آوردند!! گهی به ضرب سیلی روی مه گونه اش را نیلی کردند ، گهی میخ داغ شده درب نیمه سوخته بر سینه اش فرو کوفتند و گاهی بر اثر در و دیوار پهلوی این حوراء انسیه را شکستند ، جایی به تازیانه اش گرفتند و جایی به غلاف شمشیر بر بازوانش کوبیدند ، خانه اش را به آتش کشیدند و خود به گرد شعله های کینه و نفرت جاهلی ، مستانه هلهله شادی سر دادند . یا الله یا الله یا الله .... !
ای کاش در همین فاطمییه انتقام صورت نیلی گرفته می شد ....... .
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغظ عشق را ترسیم کن در بیابان بلا تصویری از سقا کشید
گفتمش سختی و رنج و آه گشته حاصلم گریه کرد آهی کشید و زینب کبری کشید
