شیخ رضا که بود؟
شیخ رضا ابو القاسمی روحانی فقید و مبارز شهرستان دزفول،امام جماعت مسجد شهید مسعود توتونچی و مدیر حوزه علمیه قاضی شهرستان دزفول ، پرچم دار مبارزه با بدعت و علمدار مبارزه با بی عدالتی بود . شهرت شیخ بیش از هر چیز دیگر از بدعت ستیزی و نگاه منتقدانه به فرق ضاله بلاخذ فرقه ضاله صوفیگری و تصوف نشات می گرفت .
شیخ رضا برای رسیدن به اهداف خود هیچ چیز به جز زبانی برنده و بیانی شیوا در اختیار نداشت و شاید همین امر بود که وی تا حدودی برای رسیدن به اهدافش دچار مشکل می کرد .
در هر حال او به اقتضاء این شیوه مبارزه نیازمند ایجاد فضاو مکان مناسب بود ، وی به همین منظور در مسجد توتونچی ، مراسم انس با امام زمان را بنا نهاد تا با استفاده از این فضا صدای خود را به مردم برساند، همچنین به مناسبتهای گوناگون او سخنرانی های آتشینی در سطح شهرستان انجام می داد(برای نمونه سخنرانی نیمه شعبان 1385)، شیخ در چند ماه آخر عمر به فکر توسعه سخنرانی های هفتگی خود افتاد(برای نمونه سخنرانی چهار شنبه شبها در مسجد خاتم الانبیا).
شیخ در این سخنرانی ها به کرات صوفیگری و تصوف را مورد نقدِ حمله مانند قرار می داد که این نقدها در نیمه شعبان 1385 به اوج خود رسیدنند.
شیخ در انتخابات مجلس خبرگان نیز نقش مؤثری ایفا کرد تاقدرت سیاسی خودرا نیز نشان دهد .
اما در شرایطی که شیخ داشت حاصل سالها مجاهدت خودرا بدست می آورد ورق مؤفقیتهای شیخ برگشت و روز شنبه اول دی ماه 1385 ساعت 3 بامداد شیخ رضا ابوالقاسمی بلبل مهدی فاطمه و عاشق ابوالفضل به طرزی کاملاً مشکوک در حالی که هنوز بهارهای عمرش به 30 نرسیده بود دارفانی را به گونه ای شهادتوار وداع گفت.
((شیخ رضا مگر در نامه عاشقانه ات چه بود که جوابش را با وصال گرفتی؟!))
شیخ در اواخر عمر با سه جبهه در جدال بود که به ترتیب اهمیت و شدت جدال با آنها عبارتند از:
1. فرقه ضاله تصوف .
2. امام جمعه دزفول، حامی اصلی صوفی گران.
3. در جریان انتخابات خبرگان با شخص آیت الله موسوی جزائری .